بعد از زندگی در ایران و اکراین و ارمنستان و ترکیه و دبی و قبرس بلاخره گذرمان به امریکا افتاد . ایا اینجا ایستگاه اخر است یا باز هم سفر؟ کسی چه میداند.
Bu Blogda Ara
21 Şubat 2011 Pazartesi
آب امریکا
روزای اول که اومده بودیم از دیدن ادمهایی که از خودشون اداهای مختلف در می اوردند راستیتش یه کم تعجب میکردیم . فکر میکردیم یا زیاد خوردن ونشنگول شدن یا زده به سرشون تو خیابون بریک بزنن ببین خول شدن چه عالمی داره .اخه ما تو مملکت خودمون یا مملکتهای دوروبرمون خلاف سنگین بچه ها اواز خوندن در حین راه رفتن بود ولی اینجا طرف وامیسته وسط پیاد رو یا گوشه خیابون مثل دی جی ها یه چیزی می کنه تو گوشش واسه خوذش بریک می زنه انگار مایکل جکسون رو صحنه رفته . ولی گویا از اب امریکاست این خصوصیات . چون هنوز چند روز نگذشته بر و بچ هم شروع به ارایه حرکات غیر عادی و در اوردن صداهای عجیب و غریب کرده اند و البته خودم هم از این عارضه دور نمونده ام .تو خونه صداهای جک و جونور و مرغ و خروس از خودم ول می کنم تو خیابون هم با خودم بلند بلند حرف می زنم بعد یهو به خودم میام دور و بررو نگا میکنم ببینم کسی منو دیده یا نه . فک کنم چند ماه بگذره حسابی یه دی جی خیابونی بشم . شاید از خلوتی شهر و هوای باصفا و هزارتا چیز مثبت باشه که ادم خل میشه . تو ایران از فشار سختی ها خول میشدیم انگار اینجا مردم از خوشی خل میشن . د
Kaydol:
Kayıt Yorumları (Atom)
Hiç yorum yok:
Yorum Gönder